سلام دوستان وبلاگی. خواننده های گذرا . و شاید مستمر
اینکه همیشه عاشق نوشتن بودم و هستم و این روزا اونقدر کم می نویسم که گاهی از ننوشتن غصه ام میگیره. نمیدونم چه معنی داره. ولی دلم میخواد نوشتن از من جدا نشه.
شاید فیس بوک اگر هنوز به رونق خودش بود من تا الان کلیییی نوشته بودم و خیلی ها خونده بودن . ولی حیف که دیگه به اون توان قبل نیست و مخاطب نداره ملت همه توی تلگرام و اینستا و توئیتر هستن و دو خط دو خط و ترکیب کپشن و عکس شدن. و من در هیچکدوم از این جاها جایی نساختم برای خودم برای نوشتن. احساس میکنم حتی اعتماد به نفس من رفته هوا.!!
اینکه توی وبلاگم هم کلا توی 1398 ده تا مطلب گذاشتم هم نشانه خوبی نیست.
من نمیدونم چرا اینجوری شدم ولی میدونم باید درمان بشم.
شاید خودم مم کنم هر روز بنویسم. اما انگیزه میخوام انرژی میخوام. حتی اعتماد به نفس.
من دوست دارم دوباره پر انرژی بنویسم. و دور نباشه از من نویسنده شدن حتی.
"یادداشت های ناتمام، الف_ر"
درباره این سایت